واقعا قباحت دارد
جناب سرهنگ! شما با این هیبت
با این ستون های سربازان دوره‌دیده
و با این همه گلوله و گاز اشک‌آور
گریه بچه ها را در می آورید
و بازی شان را به هم می زنید
بچه ها دارند بازی شان را می کنند
آنها سنگ ها را می خواهند
سیب ها را می خواهند
و پرتقال ها را
حتی بر بلندترین شاخه ها
درخت ها را که نمی شود برید
کودکان را که نمی شود درو کرد
استحضار دارید که
دوباره بر می آیند
مثل جست هایی از کناره های تنه بریده
بچه ها سنگ ها را می خواهند
و پرتقال ها را
حتی بر بلندترین شاخه ها
عجالتا یک راه حل هست
البته می بخشید که فضولی می کنم
به جای اینکه
به سربازانتان بیاموزید
چگونه خیلی دقیق بزنند
هدفی به کوچکی پیشانی یک کودک را
امر بفرمایید
سنگ ها را جمع کنند
هر سربازی
یک روز کودک بوده است.