به‌نام خدا
شایسته است
از خودت و زندگیت و از دیگران ازهر چیز وهرکس انتظاری در دایره قوت ها وضعف های موجود داشته باشی. لازمه این‌کار آن‌است که به همه چیز نمره بدهی ونمره های تک تک موضوعات ومعدل کل را جلوی چشمت داشته باشی منظم ودقیق. مثال میزنم :
شما پزشک هستید بچه شما در درس زیست نمره 2 و دردرس نقاشی نمره بیست دارد شما نمی‌توانید انتظارداشته باشید پسر شما همچو شما پزشک شود تحقیر یا تشویق و یا تطمیع وعصبانیت و پرخاش و... نمی‌تواند شما را به آرزوی‌تان برساند اگر منطقی فکر کنید درنهایت شادی و نشاط اسباب پیشرفت او را فراهم می‌کنید فردا او با نقاشی خدمتی می‌کند که از خدمت شما کمتر نیست درآمدی کسب می‌کند که و... حقیقت این است که فرقی میان اشیاء وافراد نیست از مورچه انتظار کار فیل نباید داشت وآب اقیانوس را در استکانی نمیتوان جا داد یک قطره آب که هزاران زنبور را رفع تشنگی میکند برای
گاو اثری ندارد نمی‌شود به گاو گفت پرخور و نمی‌توان پشه را به خاطر اینکه 17 کیلو شیر در روز نمی‌دهد تحقیر کرد اگر بفهممیم که بالا وپایینی نیست همه اعضای یک پیکریم همه قوت وضعف داریم و همه خوب هستیم دیدمان وزندگی‌مان زیبا می‌شود.
چه فرق است بین مغز وقلب و کبد و روده که روده ای سر بر زانوی غم نهد که ای وای ما حامل بار نجاستیم وآن یکی باد در غبغب اندازد که ما که در مرکزیم . ما بد شانش بودیم که مجرای نجاست شدیم آن یکی خوش شانس که مجرای اشک. او در سر نشسته و ما در دم. مگر نه اینست که این اعضاء همه با هم و برای هم و مثل هم هستند وهیچ‌یک منهای اصل وجود بدن آدمی و روح آن پشیزی ارزش ندارند منتهی هر عضو را نامی نهاده اند و کاری سپرده اند .مثل گلی که از آن هزار نوع ظرف کوچک وبزرگ بسازند
وهر کدام را نامی گذارند و برای کاری استفاده کنند.
همینطورنباید اگر در وقت چیدن گل نیش خاری شما را آزرده کرد فغان برآری که ای وای چه خاری
عزیزم کجا گل بی خا ر دیدی مگر نشنیدی که با گل خار است با گنج مار.