در روز چهارم شعبان سال 26 هجری نوزادی پا به عرصه گیتی نهاد و زمین را به قدوم مبارکش مزیّن ساخت. حضرت اباالفضل فرزند چهارم امیرالمؤمنین(ع) و فرزند ارشد امّ البنین است. در آن شب، امّ البنین نوزادی به دنیا آورد که تجسّم تمام خوبیها و نماد زیبایی ها بود. امیرالمؤمنین هنگام تولد قمربنی هاشم حضرت را در آغوش گرفت و به دستانش خیره شد و در حالی که اشک از چشمانش سرازیر می شد آنها را می بوسید و می بویید. حضرت امّ البنین(س) با نگرانی پرسید آقا، نکند عیبی در دستان فرزندم وجود دارد؟ امیرمؤمنان(ع) به او فرمودند: هرگز، از آن رو می گریم که این دستان زیبا مظلومانه در راه خدا و یاری حسین(ع) قطع می گردند.

ام البنین مادر حضرت عباس(ع)

بعد از وفات جانسوز فاطمه زهرا، امام علی(ع) به نزد برادرش عقیل می رود. از عقیل که نسب شناس معروفی بود می خواهد که برایش همسری از طایفه شجاع، نترس و جنگ آوری انتخاب کند تا از او فرزندی به دنیا آورد تا روزی پرچمدار سپاه فرزند زهرا(س) شود. حضرت عقیل، ام البنین را که از طایفه بنی کلاب بود به ایشان معرفی کرد.

ماه هاشمی

حضرت ابوالفضل از درخشان ترین چهره های بنی هاشم است. زیبا روی و زیباطینتی که جمال الهی در جسم و جانش ظهور کرده است. ماه بنی هاشم آن چنان رشید و بلندبالا بود که وقتی بر پشت اسب قوی بنیه می نشست پای مبارکش بر زمین کشیده می شد. به دلیل زیبایی چهره و رخسار حضرت، او را قمربنی هاشم (یعنی ماه بنی هاشم) می خواندند.

باب الحوائج

حضرت بنی هاشم(ع) فریادرس مردمان و باب حوائج دوستان است. دوست و دشمن، چه در زمان حیات حضرت و چه سال ها بعد از شهادتش، از کرامات وی سخن ها گفته اند. حضرت عباس(ع) چشمه زلال و پاکی است که بندگان خدا با توسّل به او طلب حاجت و نیاز می کنند. این سلاله پاک امیرالمؤمنین که در زمان حیات در رفع حاجات مردم کوشا بود، پس از شهادت نیز باب الحوائج شیعیان و دوستداران اهل بیت است و با دستان سخاوتمندش، زائران و شیفتگان را سیراب و سرمست می سازد.

ادب حضرت ابوالفضل(ع)

از کسی که سلاله پاک حضرت علی(ع) و پرورده دامان ادب پرور ام البنین(ع) است، شگفت نیست اگر مزیّن به کرامت و ادب و وفا و بزرگواری باشد. ابوالفضل(ع) هیچ گاه حضرت سیدالشهدا(ع) را برادر خطاب نکرد و همیشه مقام ولایت و عصمت او را پاس می داشت و او را سیّد و مولای خود خطاب می کرد. بدون اجازه او قدم از قدم بر نمی داشت. در شب عاشورا پروانه وار گرد خیمه ها می گشت تا زنان و کودکان حرم دلشان آرام بگیرد و دشمنان جرأت نزدیک شدن به خیمه ها را نداشته باشند.

گفتاری از امام سجاد(ع) درباره عموی بزرگوارش

حضرت سجاد(ع) در حدیثی فرمودند: خداوند عمویم عبّاس را رحمت کند که جان گرامی اش را فدای برادر نمود تا اینکه در یاری او، دشمن دستانش را قطع کرد. خداوند به جای دو دست، دو بال به او عنایت خواهد فرمود که با آنها در بهشت پرواز کند. حضرت عباس(ع) در نزد خدا چنان جایگاهی دارد که در روز قیامت همه شهیدان به او غبطه خواهند خوردو آرزوی مقام او را خواهند داشت.

شجاعت حضرت عباس(ع)

از خصوصیات بارز قمربنی هاشم(ع) شجاعت و جنگ آوری ایشان است. حضرت عباس(ع) بزرگ شده مکتب حیدر کرّار(ع) و شیرخورده ام البنین(ع) است. زبان از وصف دلاوری و پایمردی آن بزرگمرد تاریخ ناتوان است. امیرمؤمنان(ع) فرزند خویش را از کودکی به رزم و جنگ آوری تعلیم داد. حضرت ابوالفضل(ع) با شجاعت و شهامتی که از حیدر کرّار(ع) به ارث برده بود، در کربلا پرچمدار سپاه حق علیه باطل شده بود و تا آخرین لحظات لوای اسلام را بر افراشت.

سقای تشنه کام

به حضرت عباس(ع) از آن رو لقب سقّا داده اند که در کربلا آب می آورد و تشنگان را از زمزم سرشار کرامتش سیراب می ساخت. روز عاشورا هنگامی که برای آوردن آب به سوی فرات می رود و به آب می رسد، از شدّت تشنگی گویی گلویش آتش گرفته بود. او باید آب می نوشید تا تجدید قوا کند و از خاندان برادر دفاع کند. می خواست جرعه ای آب بردارد و بنوشد ولی افسوس که آب را تنها تا نزدیک دهان آورد و جگر سخاوتمند فرات را در حسرت نوشیدن کفی آب، آتش زد.